جایزه ملی کیفیت ایران چیست؟
به عنوان یک اصل پذیرفته شده، کیفیت فراگیر محصول، زمینه ساز جلب رضایت مشتریان و عامل پایه در حصول رضایت سایر ذینفعان یک سازمان برای رقابتپذیری و دستیابی به موفقیت پایدار و اساساً در زمره مسائل زیربنایی کشور است. بنابراین در دنیای رقابتی امروز باید خود را با سازو کارهای رقابتپذیری در حال و آینده تجهیز نماییم و اصول نوین مدیریت و قواعد حضور در بازارهای جهانی را بیاموزیم و به اجرا درآوریم. مهمترین این اصول رعایت کیفیت در تمامی ابعاد آن، اجرا و استقرار ابزارها و سیستمهای مدیریت کیفیت، الگوبرداری و استفاده از روشهای سنجش و اندازهگیری معیارهای موفقیت است. جایزه ملی کیفیت ایران در وقع ابزاری است برای اندازه گیری این معیارها و در کنار آن وسیلهای برای ایجاد رقابت سالم و علمی در میان سازمانها اعم از دولتی و خصوصی، تولیدی و خدماتی و نمادی است برای ارج نهادن به زحمات مدیران، کارشناسان و محققان و کارکنانی که به کیفیت بها داده و با خلاقیت و نوآوری در تولید محصول یا ارائه خدمات ناب به عنوان فلسفه وجودی سازمانها، به دنبال تأمین انتظارات مشتریان و کسب رضایت آنها هستند.
جایزه ملی کیفیت ریشه در کجا دارد؟
با در نظر گرفتن این حقیقت که مسئله کیفیت در امر توسعه کشور یک معیار و محور استراتژیک محسوب میشود و از طرف دیگر چنانچه قصد داشته باشیم بنابر پیشبینی های سند چشم انداز بیست ساله،در سال1404 به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنواب غربی(شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) دست پیداکنیم مستلزم آن هستیم که در تمامی زمینهها هم به درجات بالا نائل شویم. این مهم در صورتی به دست خواهدآمد که در کلیه محورهای توسعه، محصولات یا خدمات خود را با کیفیت بالاتر وقیمت مناسبتری ارائه دهیم. بدان معنا که کلیه دستگاههای اجرایی و سازمانهای تولیدی و خدماتی، کاملاً متعهدانه وارد عرصه شده و توسعه و ارتقاء کیفیت و بهره وری را در فرآیندهای کاری خود لحاظ کرده و آن را به خوبی مدیریت نمایند.
در اجرای این امر، متعاقب سمینارها و کنفرانسهای گوناگون، برای اولین بار مباحث کیفیت در قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور مطرح شده و پس از آن، در برنامههای چهارم و پنجم به گونهای شفافتر مطرح گردید. بهطوریکه در برنامه پنجم، اصلاح ساختار نظام استانداردسازی خواسته شد. طرح شکلگیری جایزه ملی کیفیت نیز به عنوان انگیزهای برای سازمانهای خصوصی و دولتی، با هدف این که بتوان مسیری را خلق نمود که سازمانها خود به خود به سمت ارتقاء کیفیت روی آورند ابتدا در سال1381 مطرح گردید. پس از برگزاری جلسات کارشناسی متعدد، طرح جایزه ملی کیفیت ایران توسط ریاست وقت سازمان استاندارد ایران (مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران) به شورای عالی استاندارد ارائه گردیده و در تاریخ15/3/1381 در یکصد و دومین جلسه این شورا، تشکیل جایزه ملی کیفیت تصویب و جهت اجرا به مؤسسه استاندارد ابلاغ گردید. طی بررسیهای انجام شده در این زمینه، مدل بنیاد کیفیت اروپا(EFQM)[1] به عنوان مدل جایزه ملی کیفیت ایران انتخاب و مقررشد که مراسم اعطای آن در روز18آبان که توسط شورای عالی فرهنگ عمومی به عنوان روزملی کیفیت نامگذاری و در تقویم رسمی کشور درج گردیده برگزار گردد.
با تدوین مدل جایزه ملی کیفیت، شورای سیاستگذاری جایزه متشکل از نمایندگان شورای عالی استاندارد و نیز کارشناسان و نمایندگان تشکلهای تخصصی، در اولین جلسه خود در تاریخ15/5/1382، مدل و مستندات ارائه شده از سوی کمیته فنی را تصویب و در همان سال، اولین دوره جایزه ملی کیفیت برگزارشد.
جایزه ملی کیفیت ایران در راهبرد کلان کشور دارای چه جایگاهی است؟
قطعاً جایزه ملی کیفیت به تنهایی نمیتواند وظیفه توسعه کیفیت و بهره وری را برعهده گیرد بلکه فقط میتواند یکی از ابزارهای آن باشد. در اینجا برای روشن شدن موضوع، به مدل راهبرد کلان کیفیت و ایمنی کشور توجه کنید. این مدل بر اساس بررسیهای کارشناسانه و تحقیقات مفصل و با بهرهگیری از تجربیات کشورهای پیشرفته و کشورهای مشابه ایران، توسط انجمن مدیریت کیفیت ایران برای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تهیه شده است که امید میرود با تصویب قانون جدید استانداردسازی کشور، اجزای مختلف آن در امر توسعه به کار گرفتهشود.
شایان ذکر است که اولین بخش این مدل، یعنی نظام استانداردسازی فعالیت خود را آغاز نموده و خوشبختانه در وله اول، جایگاه سازمان ملی استاندارد ایران ارتقاء یافته و همانطور که در این مدل تعریف شدهاست، چهار مرکز اصلی با عناوین مرکز استانداردسازی، مرکز تأیید صلاحیت، مرکز اندازه شناسی، و مرکز ارزیابی انطباق برای بازنگری قانون و ساختار« مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران» که به «سازمان ملی استاندارد ایران» تغییر نام داده درنظرگرفته شدهاست.
همانطورکه در این مدل مشاهده میشود، راهبرد کلان توسعه کیفیت و ایمنی در مرکز قرار گرفته و در اطراف، هدفگذاری برای افزایش و ارتقاء کیفیت تولیدات داخلی و بخش صادرات پیشبینی شده است که از طریق ارکان نظام استانداردسازی(چهار مرکز فوقالذکر) به انجام خواهدرسید. حاشیه ارتباط این مدل اجرایی با جامعه، از طریق دو بخش کنترلی و تشویقی حاصل میشود که بخش کنترلی آن، بر اساس قانون حمایت از حقوق مصرفکننده بوده و در آن از اجحاف به حقوق این بخش از جامعه جلوگیری میکند. براساس قانون ساز و کارهای مشخص و معینی نیز برای این بخش تعریف شده است. در بخش تشویقی، جوایز کیفیت و لیمنی و … قراردارند که جایزه ملی کیفیت ایران، به عنوان محور اصلی این جوایز تعریف شده و فعالیت خود را از10 سال پیش آغاز کرده است. انتظار میرود این جایزه بتواند انتظارات و وظایف محوله در زمینه راهبرد کلان ارتقاء کیفیت و ایمنی را به منصه ظهور برساند.
واضح است که این فعالیتها در بستر جامعه رخ میدهند بدین شکل که باید تولیدکنندگان و هم توزیعکنندگان باید وظایف خود را از لحاظ ارتقاء کیفیت و ایمنی به انجام رسانده و از تولید و عرضه کالای بدون کیفیت و غیر ایمن پرهیزکنند. مصرفکنندگان در این مدل جایگاه ویژهای دارند بهطوریکه هم رضایت و هم افزایش آگاهی آنان باید درنظرگرفته شود. به این ترتیب کل اجزاء جامعه به سمت ارتقاء کیفیت زندگی گام برداشته و آن را حفظ خواهدکرد. پس میتوان سؤال را به این شکل پاسخ داد که مدل جایزه ملی کیفیت ایرانINQAبخشی از راهبرد کلان توسعه ملی بوده و در محدوده راهبرد کلان ارتقاء کیفیت و ایمنی تعریف میشود.
جایزه ملی کیفیت چه روندی را در طول 9سال اجرای خود طی کرده است؟
نتایج کلی چهارسال اول و دوم اعطای جایزه ملی کیفیت ایران که اولی برمبنای مدلEFQM و دومی بر مبنای مدلINQA بوده است نشان دهنده آن است که علیرغم حصول به دستاوردهای عمده طی چهار دوره برگزاری جایزه، مسئولان به این نتیجه رسیدند که مدلEFQM بیشتر برای سازمان های بزرگ و پیشرفته کاربرد دارد و برای سازمان های کوچک و متوسط امکان اسبفاده از این مدل محدود است. به علاوه این مدل قادر نیست شرایط سازمان را با توجه به محصول ارزیابی کند زیرا در بسیاری از موارد، پیشرفت سازمان و مدیریت سازمان در محصول لحاظ نمیشود. از اینرو برای اثربخشی بهتر، تشخیص داده شد که بایستی مدل نوینی تدوین شود که ابعاد کیفیتی محصول در آن موردتوجه ویژهای قرارداشتهباشد. در این راستا مأموریت بازنگری و بومیسازی مدل از طرف مقامات عالی کشوری و سازمان استاندارد برعهده انجمن مدیریت کیفیت ایران گذاشته شد تا مدلی را بر مبنای ارزیابی قرارگیرد که مدیریت کیفیت محصول را مدنظر داشته باشد و بتواند جایگاه کیفیت را از دید مشتری، بطورخاص، تعریف نماید.
به طور کلی میتوان عوامل ذیل را به عنوان مهمترین دلایل تغییر مدل جایزه ملی کیفیت ایران برشمرد:
- افزایش کیفیت محصولات و خدمات
- حمایت بیشتر از مصرفکنندگان ایرانی
- افزایش مشارکت سازمانهای کوچک و متوسط در فرایند جایزه ملی کیفیت.
بنابراین در طی دو سال فعالیت های علمی و تحقیقاتی در سال های 1375 و 1386 صورت گرفت و به دلیل فعالیتهای طراحی و تأیید و تصویب مدل جدید، فرایند جایزه برگزار نگردید. لذا از سال1387، مدل جدید جایزه ملی کیفیت به نام مدل جایزه ملی کیفیت ایران(INQA)[2]به تصویب کمیته فنی و شورای سیاستگذاری جایزه رسیده و اجرایی گردید.
نتایج تحلیلهای آماری نشان میدهد که فعالیتها در ابعاد مختلف افزایش چشمگیری داشته است و درضمن حرکت جایزه ملی کیفیت طی شش دوره دوم به سمت مشارکت بیشتر سازمانهای کوچک و متوسط بوده و درعین حال، این سازمانها را وادار به اهتمام و فعالیت بیشتر در مجموعه خود کرده است. یکی از نکات جالبی که شایسته است به آن اشاره شود ایناست که تعدادی از سازمانهایی که بر اساس مدلEFQM موفق به دریافت تندیس برای کل سازمان خود شده بودند هنگام ارزیابی با مدل جدید حتی نتوانستند برای بهترین واحدهای خود تندیس دریافت کنند. این واقعیت به دلیل سختگیرانه بودن مدل جدید نیست بلکه به آن دلیل است که در مدلINQA، عملاً به وجودآمدن کیفیت در سطح محصول ارزیابی میشود و همین امر نشاندهنده آن است که متأسفانه در دورههای پیشین، ارزیابیها بیشتر بر بخشهای مدیریت میانی و مدیریت ارشد متمرکز بوده و نتوانسته که کیفیت را در سطح کارگاه و در ارتباط با تولید و عرضه محصول موردارزیابی قراردهد.
مفهوم واژه کیفیت در مدلINQA چیست؟
کیفیت معانی و مفهیم متفاوتی را به ذهن متبادر میسازد. در یکی از تعاریف کیفیت که به نام کیفیت کوچک معروف است، کیفیت برابر است با مرغوبیت.در این تعریف، قیمت و زمان چندان مدنظر قرار نمیگیرند. به عبارت دیگر فقط مرغوبیت دو کالا باهم مورد مقایسه قرار گرفته و با توجه به مرغوبیت آنها، یکی بهتر و باکیفیتتر از دیگری تشخیص داده میشود. برای مثال، اگر اتومبیل بنز را با اتومبیل پراید مقایسه کنیم به این نتیجه میرسیم که اتومبیل بنز، اتومبیل بهتر، و در نتیجه اتومبیل باکیفیتتری است. اگر ابعاد دیگر کیفیت از قبیل «قیمت» و «زمان» را به آن اضافه کنیم، ممکن است اتومبیل پراید مناسبتر تشخیص داده شود. به طور مثال، اگر فردی قصد خرید اتومبیل و مشکلات تهیه و هزینههای جانبی بالای اتومبیل بنز میتواند به داشته باشد و ساکن شهر تهران هم باشد در اینصورت قیمت زیاد عنوان مانع مطرح شده و در نتیجه فرد به این نتیجه برسد که اتومبیل پراید گزینه مناسبتری خواهدبود. در اینجاست که به این نکته پی میبریم که تعریف کیفیت(کیفیت جامع) مشتمل بر مرغوبیت، قیمت و دسترسی و دوام(عوامل وابسته به زمان) خواهد بود که معنای کامل مناسب برای مصرف را تأمین مینماید.
مبحث دیگری که میتوان در مقوله کیفیت، به خصوص باتوجه به تحولات فناوری و افزایش انتظارات مشریان و مصرفکنندگان مطرح نمود، بحث خلاقیت و نوآوری است. بنابراین در تعریف کیفیت، همانطورکه در شکل 2 ملاحظه میشود ابعاد کیفیت مشتمل بر سه بعد مرغوبیت،زمان و قیمت تعریف میشود که در بستری از خلاقیت و نوآوری، وضعیت موضوع موردنظر اعم از محصول یا خدمات را برای مناسبت برای مصرف کاملاً مشخص و تعریف میکند.
تفاوتهای مدلEFQM و INQM کدامند؟
مدل EFQM، مدلی است که از گردهمایی شرکتهای بزرگ اروپایی و به اشتراک گذاشتن تجربیات آنها در زمینه منسائل مشترک حاصل شده و با توجه به اهمیت مسئله کیفیت در دنیای کنونی، مدلEFQM بر اساس تجربیات و نقاط مشترک شرکتهای معروف اروپا پایهریزی گردید. در این مدل، سازمان شرکت کننده در جایزه بدون توجه به نوع محصولات خود مورد ارزیابی قرار میگیرد و این در حالی است که اغلب سازمانها یک نوع محصول و حتییک خط تولید ندارند بلکه دارای چندین محصول و چندین خط تولید مختلف هستند که قطعاً کیفیت تمام این محصولات یکسان نیست. حتی شواهدی وجود داردکه نشان میدهد شرکتهای خارجی بسیار معروف نیز محصولاتی با سطوح کیفیت متفاوت دارند. همین مسئله سبب میشود که هنگام ارزیابی سازمانها بر اساس مدلEFQM(مدل سرآمدی سازمانی)، صرفاً نقاط برجسته در ارتباط با محصولات مختلف موردتوجه قرارگرفته و نقاط ضعف پنهان شوند. در حالیکه در مدلINQA که بر نیازهای کشور متمرکز است، قضیه کاملاً متفاوت است به طوریکه هر گروه محصول و خط تولید باید کاملاً مشخص شوند. این تفاوت در شکل ذیل به نمایش در میآید.
اگر سازمانی قصد شرکت در فرایند جایزه ملی ایران را به همراه تمام محصولات خود داشته باشد، در اینصورت همه محصولات تحت ارزیابی قرارخواهندگرفت اما امتیازات سازمان به اندازه کمترین امتیاز در ارتباط با یک محصول خاص سازمان میباشد. به عبارت دیگر در مدلINQA برشی از سازمان که از نقطه مدیریت ارشد آغاز شده و بخشهای ستادی از قبیل مالی، ادرای، پرسنلی، تدارکات و … ، در ارتباط با آن محصول خاص مورد ارزیابی قرارمیگیرند.
نکته بعدی که میتوان به آن اشاره کرد این است که در مدلINQA، ذینفعان به عنوان ذینفعان محصول سازمان درنظر گرفته میشوند در صورتیکه در مدلEFQM، ذینفعان سازمان مستقل از محصول، ذینفعان سازمان مدنظر قرار میگیرند.
در مدلEFQM تمرکز بر سرآمدی سازمان است و در جایگاه سازمان، مدیریت و عملکرد آنها مورد توجه میباشد در حالیکه در INQA تمرکز بر مدیریت کیفیت محصول و موفقیت پایدار سازمان قراردارد و جایگاه محصول و مشتری و فرایندهای مرتبط به تولید بسیار پررنگتر است.
در شکل ذیل تفاوتهای اساسی هر دو مدل ارائه شده است. همانطورکه ملاحظه میشود، علاوه بر موارد فوقالذکر، در مدل EFQM، منظور از سازمان برتر، سازمان سرآمد است. سرآمدی به مفهوم بهترین بودن است که البته در سطح اروپا موردسنجش قرارمیگیرد. مشابه ورزش قهرمانی که هدف غایی آن قهرمانی در المپیک است.
مدلINQA، که منطبق بر اهداف استاندارد ایزو9004:2009به عنوان جامعترین استاندارد مدیریت کیفیت در جهان میباشد، هدف خود را موفقیت پایدار سازمان معرفی کرده است و موفقیت پایدار سازمان تنها از طریق تولید و فروش محصول رخ میدهد. این بدان معنا است که مشتری باید محصول را پسندیده و در قبال آن حاضر به پرداخت پول شده باشد و این پرداخت سبب موفقیت سازمان گردد، پس در مدل باید محورهایی مدنظر قرارگیرد که موفقیت سازمان را از طریق تولید و عرضه محصول با کیفیت تضمین کند. به همین ترتیب مدلINQA به گونهای طراحی شده است که عوامل موفقیت پایدار سازمان را شناسایی کند.
تفاوت بعدی این که مدلEFQM یک مدل کسب و کار سازمان است در حالیکهINQA مدل مدیریت کیفیت فراگیر محسوب شده و بیشتر بر جریان کیفیت محصول در سازمان منطبق است و نه سرآمدی سازمانی.
در مدلEFQM محور فعالیت، بهترین تجربیات شرکتهای معروف اروپایی بوده است. درحالیکه در مدلINQA، استانداردهای مدیریت کیفیت و رضایت مشتری و ذینفعان محصول نقش اساسی را ایفا میکند.
در مدلEFQM، بهطور یکنواخت تمامی ذینفعان سازمان را مدنظر قرارمیگیرند در حالیکه در مدلINQA، تأءکید بر ذینفعانی است که از طریق محصول با سازمان ارتباط برقرار میکنند.
در مدلINQAبه شبکهسازی توجه بسیار زیادی معطوف شدهاست و هدف این است که سازمانها همراه با اجزای خود در فرایند جایزه شرکت کنند. اینامر منجر به ایجاد ساختار مدولار در سازمان میشود که هر مدل یا واحد تولیدی از کیفیت مستقل برخوردار خواهدبود. نکته مطرح در این حوزه این است که کیفیت کل سازمان حاصل جمع کیفیت تمامی اجزا آن میباشد و بنابراین درصورت کمتوجهی به این مسئله، ممکن است سازمانی را دارای کیفیت بالا تعریف کنیم که برخی از اجزای آن از کیفیت بهره ای نبرده اند.
تفاوت دیگر که در گزارش آماری فوق نیز اثبات شده این است که مدلINQA به راحتی میتواند سازمانهای کوچک و متوسط را جذب کند در حالیکه تجربه نشان دادهاست که مدلEFQM در جذب سازمانهای بزرگ، موفقتر عمل کردهاست.
مبانی علمی مدل جایزه ملی کیفیت ایران کدامند؟
استاندارد ایزو9004
مبنای اصلی مدل جایزه ملی کیفیت، همانطور که پیش از این مورد بحث قرارگرفت، استاندارد ایزو9004 میباشد که محتوای فنی آن،معیارهای اصلی و معیارهای فرعی جایزه را تحت پوشش قرار میدهد. به عبارت دیگر، معیارها، زیرمعیارها و نکات ویژه هر زیر معیار با توجه به خواستهها و الزامات ایزو9004 تهیه و تدوین گردیده است. البته باید توجه داشت که در زمان طراحی مدل (سال2006) نسخه پیشنویس دوم استانداردISO9004 در دسترس قرارداشت و نسخه نهایی و تکمیلی آن، در سال2009، یعنی سه سال پس از استفاده از مدل جایزه ملی کیفیت ارائهشد. لذا از آن جا که ویرایش سال2009 این استاندارد، مبنای جایزه شناخته شده است، از تاریخ طراحی اولیه مدل جایزه ملی کیفیت ایران تاکنون، سه ویرایش دیگر این مدل ارائه شده و هم اکنون ویرایش سوم آن در دست میباشد که طی آن، یک بازنگری جامع براساس خواستههای استانداردISO9004:2009صورت خواهدپذیرفت.
مدلEFQM
ورودی دیگری که برای تدوین جایزه ملی کیفیت مورداستفاده قرارگرفت، مدلEFQM میباشد که به مدت چهارسال مبنای مدل جایزه ملی کیفیت قرارداشتهاست. شکل ظاهری معیارها و به عبارت دیگر، قالب ویرایشی مدل جایزه ملی کیفیت از مدلEFQM اقتباس شدهاست.مهمترین نکته مطرح در این مدل، تقسیم امتیازات مشابهEFQM، بهطور مساوی بین معیارهای توانمندساز و معیارهای نتایج میباشد. لذا در مدلINQA مجموع امتیازات معیارهای توانمندساز که مشتمل بر چهار معیار مدیریت و رهبری، معیار منابع، معیار فرایندها و معیار کارکنان است، با مجموع امتیازات معیارهای نتایج یعنی نتایج مشتری و مصرفکننده، نتایج عملکردی و نتایج محیطزیست و جامعه برابر و هر دو500 امتیاز میباشد که حاصل جمع آنها برابر با1000 یعنی حداکثر امتیاز مدل است.
منطقRADAR
ورودی بعدی برای مدل جایزهINQA، منطقRADAR است که در ارزیابیها به خصوص ارزیابی مدلEFQMدرچهارسال گذشته مورداستفاده قرارگرفته و برای ارزیابی در جایزه ملی کیفیت ایران نیز بسیارمناسب تشخیص دادهشد. این منطق بدون هیچگونه تغییری برای ارزیابی در مدل جایزهINQA مورداستفاده قرارمیگیرد. لازم به ذکر است که منطقRADAR در مدلINQA نیز متناسب با بازنگریهای انجام گرفته بر روی منطقRADAR(که آخرین مورد استفاده آن در سال2010صورت گرفته) بازبینی شدهاست.
طبقه بندیCPC
آخرین ورودی مطرح برای جایزه INQA تقسیمبندی دهگانه محصولات براساس روشCPC سازمان ملل میباشد که قبلاً مورد اشاره قرارگرفت. مجدداً یادآوری میشود که اساساً این تقسیمبندی فرایند تولید محصولات یا فرایند ارائه خدمات میباشد.
مدل جایزه ملی کیفیت کدام محورها و بخشهای سازمان را موردتوجه و ارزیابی قرارمیدهد؟
همانطور که در شکل زیر(شکل4) مشاهده میشود در مدلINQA هرم مدیریتی در بخشهای مختلف از جمله مسئولیت مدیریت ارشد(تدوین و نظارت راهبردی)، مسئولیتهای مدیریت میانی(استقرار و اجرای سیستمهای مدیریتی) و بخشهای تولیدی و اجرایی(فرایندهای تولیدی و اجرایی) کاملاً موردتوجه قرارگرفته و هرکدام از این ابعاد مدیریتی دارای معیارهایی هستند و هرم مدیریتی را با هدف موفقیت پایدار سازمان به طور کامل تحت پوشش قراردادهاند. در این بخش میتوان شباهتهای بسیاری را میان معیارهای مدلINQA و مدل سرآمدیEFQM ملاحظه نمود.
بخشی که به طور خاص در مدلINQA مورد تأکید قرارگرفته و نسبت به مدلEFQM معیارهای حساستر و سختگیرانه تری برای آن تعریف شده است، زنجیره تأمین، تولید و خدمات پس از فروش است. در این مسیر، معیارهای مختلفی برای فرایندهای بررسی بازار و نظرات مشتریان، طراحی جامع محصول و فرایندهای آن، مدیریت منابع، فرایندهای تولیدی، فرایندهای تحویل و عملکرد محصول پس از تحویل به مشتری در مسیر استفاده و خدمات پس از فروش تعریف شده است.
بر این اساس میتوان ادعا نمود که مدل جایزه ملی کیفیت ایران، مدلی است که نظامهای مدیریتی را با تأکید بر فرایند تولید محصول تحت پوشش قرارمیدهد.
پیام جایزه ملی کیفیت به استفاده کنندگان از مدل چیست؟
در این خصوص بهتر است ابتدا ساختار سازمانها مدنظر قرارگیرد. به طور معمول سازمانهای متوسط و بزرگ، تک محصولی نبوده و فرایندهای تولیدی آنها از یکدیگر جدا ولی وظایف مدیریتی، تولیدی و ستادی آنها بهصورت یکپارچه و متمرکز میباشد. با توجه به این واقعیت که مدل جایزه ملی کیفیت مبتنی بر محصول بوده و فرایندهای زنجیره تولید و عرضه را دنظر قرار میدهد پیشنهاد میشود که سازمان خود را با توجه به تولید محصولات متفاوت، تقسیمبندی نموده و از یک سازمان یکپارچه بزرگ به یک سازمان مدولار تبدیل شود. هر مدول با توجه به برشی که از نظامها و بخشهای مدیریتی سازمان دارد، در جایزه شرکت کند. این موضوع برای شرکت کنندگان از منافع زیادی برخوردار است که عبارت است از :
الف- سبب خواهدشد سازمانها تمرکز بیشتری بر فرایندهای تولیدی و نظرات مشتریان داشته باشند.
ب- سازمانها مجبور خواهندشد بسیاری از مسئولیتها و در واقع تداخل مسئولیتها و یا مشکلات مدیریتی را که به عنوان مزاحم به خصوص در بخشهای تولیدی دیده میشود ، رفع نمایند. برای مثال بسیاری از مسئولیتهای مدیریتی از قبیل منابع انسانی، مالی و … به گونهای تقسیم میشود که سازمان باتوجه به گروه محصولی خود،فرایند محور شده و بتواند با تمرکز بر نتایج، مسئولیت را از یک مدیر ارشد که در واقع مدیر آن مدول تولید محصول نهایی است طلب نمود.
ج- ساختار مدولار سبب خواهدشد قیمت تمام شده و هزینههای جانبی و نیز درآمدها و همچنین نتایج دیگر حاصل از آن محصول خاص به صورت شفاف، قابل اندازهگیری و بررسی باشد.
د- ساختار مدولار چابکی سازمان را درپی خواهدداشت. بدینترتیب که تغییر یا حذف محصولات قبلی یا معرفی محصولات جدید، به اسانی و بدون ایجاد تأثیر سوء بر کل سازمان صورت خواهدپذیرفت. به علاوه اگر تغییراتی در سطح مدیریت اعمال شود، تأثیر آن در بخشهای عملیاتی بسیار اندک خواهدبود.همچنین مدیریت سازمان چابک بسیار آسانتر بوده و مدیران ارشد را از درگیری با مسائل کوچک روزمره و امورجاری دور نگه میدارد.
ه- مدیران مدولها یا واحدهای اجرایی در برابر مدیریت ارشد پاسخگو بوده و قابلیت کنترل و پایش عملکرد آنها به وجود خواهدآمد.
شکل5ساختار مدولار یک سازمان بزرگ را نشان میدهد.
مراحل ارتقاء کیفیت و ارتباط آنها با مدل چیست؟
مسئلهای که در این بخش میتوان به آن اشاره نمود، پلکانی بودن مراحل ارتقاء کیفیت است و رتبهبندی و درجات مختلف تقدیرنامه اشتهار، گواهینامه اهتمام و تندیسهای سهگانه با توجه به این پلکان تعریف میشود.
در اولین پله، سازمانها باید زیربنای مدیریت کیفیت را در سازمان مستقر سازندکه این امر از طریق استقرار مکانیزمهای کنترل کیفیت صورت میگیرد. بدین ترتیب که سازمان بایستی در مسیر تولید محصول و فرایندهای تولیدی و ستادی و الزامات موردنیاز،اقدامات کنترلی لازم را اجرا و استانداردها و ابزارهای لازم را بکارگیرند. با انجام این گام، اولین پله مدیریت کیفیت در سازمان پایه گذاری خواهدشد.
دومین پله مربوط به ایجاد اطمینان از تولید و به عبارت دیگر، استقرار نظام تضمین کیفیت میباشد بدان معنا که سازمان میتواند آنچه را که در قبال مشتری و مصرفکننده به آن متعهدشده به صورت سیستماتیک تحت کنترل داشته باشد. در این سطح معمولاً از استانداردهای ایزو9001 و استانداردهایی که جنبه جلوگیری از خطا و عیب را دنبال میکنند، استفاده میشود. اصولاً اعطای گواهینامه اهتمام برای این سطح درنظر گرفته میشود.
در سومین پله که فراتر از تضمین کیفیت بوده و عوامل رقابت پذیری و امثالهم نیز به آن افزوده میشود، مبحث «مناسبت برای استفاده» نامیده میشود که در آن، محورهای موردنظر تقریباً همان محورهایTQM یا مدیریت کیفیت فراگیر هستند.
چهارمین پله موفقیت پایدار سازمان است که تا حدودی مشابه سرآمدی سازمانی است. مجموع معیارهای مربوط به مناسبت برای مصرف و سرآمدی سازمانی، اساس معیارهایی را تشکیل میدهند که برای ارزیابی در درجه اشتهار به بالا تعریف میشود.نکته مهمی که در این مرحله باید به آن توجه داشت این است که معیارها با توجه به ظرفیتهای سازمان و نیازهای لازم برای رسیدن به موفقیت پایدار تعریف میشود و حرکتی است که باید حتماً پس از حرکت به صورت پلکانی صورت گیرد.
در شکل7 این موضوع کاملتر و مشخصتر تعریف شده است. بدین شکل
که دو رویکرد را میتوان برای ارتقاء کیفیت درنظر گرفت. اولین رویکرد برنامه ریزی نشده است که موجب میشود سازمان در مقاطعی دارای رشد بوده و سپس در اثر وقوع حوادث مختلف (برون سازمانی یا درون سازمانی) این رشد متوقف شده و حتی سبب کاهش کیفیت میشود. این رویکرد، رویکردی است بسیار پرهزینه و نهایتاً بی نتیجه.
در رویکرد دوم یا رویکرد برنامه ریزی شده، در مراحل مختلف با استفاده از مدلINQA ارزیابیهای انجام شده و سپس با استقرار استانداردهای تخصصی و با کمک گرفتن از استانداردهای مدیریت کیفیت مثلISO9001 وISO 9004 پروژه های بهبود تعریف و اجراشده و سازمان را به سمت رشد سوق دادهمیشود. نکته قابل توجه اینکه مدل جایزه ملی کیفیت صرفاً یک ابزار اندازهگیری میزان رشد و ارتقاء کیفیت در سازمان محسوب میشود. بنابراین در مقاطع مختلف(بهطور مثال سالانه)باید با مدلINQAکه نتایج دقیقی ارائه میکند بخشهای مختلف سازمان را مورد ارزیابی قرارداد.سپس بر اساس خروجیهای بدست آمده از ارزیابی، پروژههای بهبود طراحی میشود که میتواند سازمان را سمت رشد و ارتقاء جایگاه نزد مشتریان و مصرف کنندگان و ذینفعان دیگر سوق داده و سبب موفقیت پایدار سازمان گردد.
لازم به ذکر است که معمولاً تا سطح اشتهارسه ستاره، ترازیابی و بهینهکاوی در سطح صنعت ملی انجام میشود. در حالیکه در مرحله تندیس، این سطح به بهینهکاوی در سطح جهانی و در مقایسه با بهترینهای جهان صورت میگیرد.
جایزه ملی کیفیت چه جایگاهی در توسعه کشور دارد؟
همانطورکه پیش از این در مدل راهبرد ملی کیفیت و ایمنی مطرح شد، جوائز کیفیت و ایمنی به منظور افزایش کیفیت تولیدات صنعتی و خدماتی کشور به نحوی طراحی شد که این تولیدات با ارتقاء کیفیت در بازارهای داخلی و بینالمللی رقابت پذیر باشند. درصورت ایجاد قابلیت رقابتپذیری بیشتر، مشتریان بیشتری جذب شده و درآمد افزایش یافته و نهایتاً توسعه اقتصادی و اجتماعی حاصل خواهدشد.
برای تسریع در این عمل، جایزه ملی کیفیت با تمرکز بر جوایز بخشی طراحی شد. این جوایز باید در بخشهای مختلف اقتصادی با محوریت دستگاههایی که مسئولیتهای رسمی برای حوزههای خاص خود دارند، تعریف شود. بنابر مصوبه شماره104شورای عالی استاندارد که بیان میکند:
« دستگاههای اجرایی در چارچوب نظامنامه کیفیت، مصوب شورای سیاستگذاری جایزه ملی کیفیت، هرساله واحد برتر را انتخاب نموده و مؤسسه نیز از بین واحدهای برتر معرفی شده برترین واحد را رأی دریافت جایزه ملی کیفیت، از دست ریاست جمهوری معرفی نماید.»
دستگاههای اجرایی موظف هستند در گروههای محصولی مختلف، جایزههای بخشی را طراحی کرده و در مراحل اولیه، گواهینامه های تا سطح اشتهار را اعطاء و سازمانهای برتر خود را که معمولاً بالاتر از سطح اشتهار هستند به فرایند جایزه ملی کیفیت معرفی کنند.
نکته مهم اینکه همگن بودن شرکت کنندگان در فرایند جایزههای بخشی سبب ایجاد رقابت شده و تأثیرات مثبتی در ارتقاء کیفیت کل بخش یا صنعت خواهد داشت.
تاکنون چندین جایزه کیفیتی بخشی در سطح کشور طراحی شده است که عبارتند از:
جایزه ملی کیفیت غذا و دارو:
اولین دوره این جایزه با تولیگری معاونت غذا و داروی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و با مجریگری انجمن تولیدکنندگان دارو برگزارشده و برگزاری چهارمین دوره آن در دست انجام است.
جایزه ملی کیفیت مخابرات و ارتباطات:
این جایزه با تولیگری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برای بخش ارتباطات کشور درنظر گرفته شده است که برگزاری دومین دوره آن در دست انجام است.
جایزه ملی کیفیت صنعت خودرو
طرح جایزه موضوعی ملی کیفیت صنعت خودرو (AINQA) ، از سال ۹۰ در دستور کار سازمان ملی استاندارد ایران قرار گرفت . در سال ۹۱ کارگروه هایی جهت بررسی نحوه اجرای جایزه و تهیه راهنماهای تخصصی در حوزه های تامین ، تولید و خدمات فروش و پس از فروش با محوریت انجمن مدیریت کیفیت ایران تشکیل گردید. سند توافق نامه همکاری مشترک در برگزاری جایزه ملی کیفیت صنعت خودرو مابین وزارت صنعت، معدن و تجارت و انجمن مدیریت کیفیت ایران بعنوان مجری منعقد گردید. و اولین دوره اعطای جایزه در روز 18 آبان سال ۱۳۹۳ با ارج گذاری به اقدامات ، تلاش ها و دستاوردهای سازمان های تولیدی و خدماتی در حوزه خودرو ، جهت دستیابی به کیفیت مناسب محصول/خدمت برگزار می گردد.
کلیه سازمان ها و بنگاه های ایرانی که در زنجیره ارزش تولید خودرو و ارائه خدمات مرتبط فعالیت می نمایند، می توانند متقاضی حضور در فرآیند ارزیابی این جایزه باشند.
این جایزه در اولین دوره خود ،پذیرای کلیه شرکت های فعال در سه بخش اصلی “تولید” ، “ساخت و تامین قطعات” و “خدمات پس از فروش” می باشد.
اهداف جایزه ملی کیفیت صنعت خودرو:
- بستر سازی و ایجاد فضای رقابتی توام با خلاقیت و نوآوری در صنعت خودرو
- ترویج فرهنگ خود ارزیابی در سازمان های حوزه صنعت خودرو و شناخت نقاط قوت و زمینه های قابل بهبود
- توسعه شبکه تعامل سازمان های حوزه صنعت خودرو و ایجاد امکان تبادل و اشاعه دستاوردهای موفق
- شناسایی، انتخاب و تقدیر از سازمان های برتر در زنجیره ارزش صنعت خودرو
- توسعه و نهادینه سازی نظام مدیریت کیفیت جامع، همخوان با فرهنگ سازی های ایرانی با هدف اندازه گیری ،ارزیابی،بهینه کاوی فرایندها و فعالیت های حوزه صنعت خودرو و در نهایت هدایت در مسیر دستیابی به موفقیت پایدار
- ایجاد یک زبان مشترک و چارچوب مفهومی در شیوه مدیریت شرکت های فعال در زنجیره ارزش تولید محصول و ارائه خدمات صنعت خودرو
- ترویج، توسعه و آموزش مفاهیم سرآمدی و کیفیت به فعالان صنعت خودرو در سازمان های ایرانی
- افزایش توان رقابت پذیری صنعت خودرو کشور در سطوح ملی و بین المللی
نقش پررنگ جایزه ملی کیفیت در توسعه ملی
بایستی تأکیدنمود که پیشگام شدن دستگاههای اجرایی برای شروع این فرایند بسیار اهمیت دارد. این امر میتواند توسط دستگاههای اجرایی مسئول یا با محوریت سازمانهای بزرگ از قبیل تولیدکنندگان بزرگ خودرو یا فولاد که معولاً با بیش از 1000واحد و سازمان تولیدکننده قطعات ، ارائه کننده خدمات، تأمین کننده منابع اولیه و خدمات پس از فروش همکاری داشته و قطعاً ارتقاء کیفیت محصولات این تولیدکنندگان زمانی رخ خواهد داد که تمامی این تأمینکنندگان و ارائهدهندگان خدمات،اعم از قبل و بعد از تولید، محصولات و خدمات خود را با کیفیت بالا ارائه کنند. بنابراین این سازمانها نیز میتوانند مرکزیت اجرای این جایزه را حداقل در محدوده عمل خویش برعهده گرفته و سپس به سازمانهای دیگر تعمیم دهند. این موضوع در شکل شماره8 نشان داده شدهاست.
شبکه توسعه کیفیت بر محور جایزه ملی کیفیت ایران
آخرین مسئلهای که میتوان به آن اشاره نمود ایجاد شبکهای است که بتواند خارج از دستگاههای اجرایی و دستگاههای دولتی با کمک فرایند جایزه ملی کیفیت، ارتقاء کیفیت را در سطح کشور، به انجام برسانند. بنابراین همانطورکه در شکل شماره9 دیده میشود مسئولیت انجمنها و تشکلها هدایت و هماهنگ کردن بخشهای مختلف تولیدی است که با کمک دستگاههای اجرایی و یا حتی بدون کمک آنها، اقدام به برگزاری جایزه کیفیت در حوزه فعالیت خود نمایند.
در این راستا انجمن مدیریت کیفیت ایران نیز نهایت همکاری را در این زمینه با این سازمانها به عمل خواهد آورد.
نمای مدل جایزه ملی کیفیت ایران چگونه است؟
نمای مدل به شکل چرخ، یعنی به عنوان نمادی از حرکت طراحی شده است. این مدل دارای هفت معیار است که چهار معیار آن توانمندسازها و سه معیار دیگر نتایج هستند. اولین معیار توانمندساز رهبری و مدیریت است که در وسط مدل قرار دارد سه معیار دیگر از گروه توانمندسازها به ترتیب معیارهای فرایندها، منابع و کارکنان هستند. سه معیار نتایج نیز عبارتند از معیار نتایج مشتریان و مصرفکنندگان به عنوان محوریترین ذینفعان سازمان و معیار نتایج محیط زیست و جامعه و نهایتاً معیار نتایج عملکردی که شامل نتایج مالی، غیرمالی وهمچنین نتایج کارکنان به عنوان مهمترین بخش از سرمایههای سازمان است. نیروی چرخشی چرخ از یادگیری از نتایج شروع شده و از خلاقیت و نوآوری در توانمندسازها به سمت کسب نتایج موردانتظار ادامه مییابد؛ حرکتی که درصورت استحکام عامل رهبری و مدیریت هرگز از حرکت نمیایستد.
ارکان مدل جایزه ملی کیفیت ایران کدامند؟
ارکان جایزه ملی کیفیت ایران به قرار زیرند:
- شورای سیاستگذاری
- کمیته فنی
- دبیرخانه
شورای سیاستگذاری
اعضای شورای سیاستگذاری جایزه ملی کیفیت ایران از میان افراد شاخص و صاحبنظر کشور به عنوان نمایندگان جامعه و سازمانهای ذینفع هستند که شامل نمایندگان وزراء و معاونین رئیس جمهور، دادستان کل کشور، عضو شورای عالی استاندارد و نمایندگان بخشهای غیردولتی و تشکلهای مرتبط با کیفیت میباشند. ریاست شورا به عهده رییس سازمان ملی استاندارد ایران است.
کمیته فنی
اعضاء کمیته فنی که تعداد آنها15تا21نفر است از بین کارشناسان متخصص در زمینه کیفیت، شامل اساتید دانشگاه، مشاورین و کارشناسان متخصص کیفیت انجمنهای علمی و تخصصی ، نمایندگان سازمان استاندارد و نمایندگان بخشهای تولیدی و خدماتی انتخاب میشوند.
دبیرخانه
دبیرخانه جایزه ملی کیفیت ایران در انجمن مدیریت کیفیت ایران(مجری جایزه)مستقر و انجام کلیه فعالیتهای مرتبط با جایزه را معاونت نظارت بر اجرای استاندارد و سیستمهای کیفیت سازمان استاندارد دهی ایران عهده دار است.
[1] – European Foundation for Quality Management
[2] -Iranian National Quality Award